یک دشمن بد سالهای پیش
آمد به سمت کشور ایران
آمد به سمت شهر خرمشهر
آمد به سمت شهر آبادان
■
میخواست ایران مال او باشد
ایران سرسبز و قشنگ ما
با توپ و تانک و بمب و نارنجک
یکدفعهای آمد به جنگ ما
■
مردم نترسیدند از دشمن
با اینکه توپ و تانک را دیدند
پیر و جوان و مرد و زن با هم
رفتند و جنگیدند و جنگیدند
■
دشمن از این کارش پشیمان شد
وقتی که دید این قهرمانها را
ترسید و از ایران فراری شد
وقتی که دید او قدرت ما را
لیلا خیامی